معنی خطایی در بسکتبال
حل جدول
لغت نامه دهخدا
بسکتبال. [ب َ ک ِ] (انگلیسی، اِ مرکب) باسکتبال. مرکب از باسکت بمعنی سبد و زنبیل و بال بمعنی توپ، نوعی بازی است که حریفان باید توپ را با دست در سبد طرف که بر پایه ای به ارتفاع سه متر قرار دارد بیفکنند تا برنده شوند.
گل خطایی
گل خطایی. [گ ُ ل ِ خ َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) بوته ای است خوشرنگ و آنرا نظر نیز خوانند. (آنندراج):
فغان که شعله کند سرخ و سبز و زرد از دل
گل خطایی گلزار شرم معصیت است.
میرزا طاهر وحید (از آنندراج).
بی خطایی
بی خطایی. [خ َ] (حامص مرکب) حالت و کیفیت بی خطا. خطا نکردن. اشتباه نکردن:
چون کز تو وفاست بیوفایی
پیش تو خطاست بیخطایی.
نظامی.
گاو خطایی
گاو خطایی. [وِ خ َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) کژگاو.غژغاو. نوعی از گاومیش که دمی مانند دم اسب دارد.
شاه خطایی
شاه خطایی. [خ َ] (اِ مرکب) نام یکی از آهنگهای دستگاه نوا و شور است در موسیقی. (فرهنگ نظام). رجوع به کلمه ٔ آهنگ شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
ختایی گونه ای از چینی که در زمان صفویان ساخته می شده - 2 گونه ای پارچه که از ختامی آورده اند، گونه ای اگور (آجر) چهار گوش بزرگ (صفت) منسوب به خطا. از اهل خطا (ختا) ختایی، آنچه در سرزمین خطا (ختا) ساخته میشد، نوعی پارچه منسوب به خطا (ختا)، یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن نازک و رنگارنگ بوده و بومش زرد و سفید و سبز یک رنگ.
فرهنگ عمید
نوعی ورزش گروهی که با دو تیم پنجنفره و در زمینی مستطیلشکل انجام میشود و هر گروه سعی میکنند توپ را وارد حلقۀ تیم مقابل کند،
معادل ابجد
1349